جدول جو
جدول جو

معنی سگ زن - جستجوی لغت در جدول جو

سگ زن
نوعی تیر که پیکان آن باریک و نوکش تیز بوده
تصویری از سگ زن
تصویر سگ زن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مهر گیاه استرنگ بیروح الصنم. توضیح وجه تسمیه آن از آن جهت است که کندن آن را شوم و موجب مرگ کننده دانند از این رو چون خواهند آن را بکنند اطراف آن را خالی کنند و یکسر طنابی را بر کمر سگی بندند و سگ رل نهیب زنند تا بدود در این اثنا گیاه کنده شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رگ زن
تصویر رگ زن
کسی که پیشه اش رگ زدن است، کسی که دیگری را رگ می زند و از بدن او خون کم می کند، فصاد، رگ شناس، برای مثال درشتی و نرمی به هم در به است / چو رگ زن که جراح و مرهم نه است (سعدی۱ - ۴۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنگ زن
تصویر سنگ زن
ترازویی که یک کفۀ آن سبک تر باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سگ کن
تصویر سگ کن
مردم گیا، گیاهی به بلندی یک متر با گل های سفید، برگ های شبیه برگ انجیر، میوۀ سرخ رنگ و به قدر زیتون و ریشه ای شبیه پیکر انسان، لفّاح، مردم گیاه، استرنگ، یبروح الصّنم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سگزن
تصویر سگزن
نوعی از تیر کوچک که پیکان آن به غایت باریک و تیز است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سگ زندگی
تصویر سگ زندگی
کسی که مانند سگان زندگانی دارد آنکه زندگی پستی دارد
فرهنگ لغت هوشیار